شناخت نسکار
اینکه چرا نسکار در میان آمریکاییها تا این اندازه محبوبیت دارد، کاملاً به روش برگزاری آن مربوط است. در حقیقت این رشته پیچیدگیهای فنی و علمی فرمولیک را ندارد و دنبالکردن آن برای هر علاقهمندی راحت است. برای دیدن یک رقابت فرمولیک شما در بهترین شرایط میتوانید مناسبترین جایگاه یک پیچ از پیست را در اختیار داشته باشید.
اتومبیلهای فرمولیک با سرعتهای بسیار بالایی از مقابل شما عبور میکنند و به زحمت میتوانید حتی رنگ اتومبیلها را تشخیص دهید. به همین دلیل امروزه دستگاههایی برای دنبالکردن تمامی رقابت به تماشاگران فرمولیک اجاره داده میشود، تا بتوانند بهتر از رقابت سردربیاورند! این دقیقاً موردی است که در نسکار وجود ندارد.
اتومبیلها به نحوی باورنکردنی ساده هستند و هیچ خبری از پیچیدگیهای آیرودینامیکی فرمولیک هم نیست. پیست هم از دهها پیچ تشکیل نشده و دو منحنی بیضی شکل، یک پیست نسکار را ایجاد میکنند. پس دنبالکردن آن هم در هر نقطهای از پیست راحتتر است و البته به دلیل نزدیکی رقابت، سبقتگیریهای بیشتری را در طول یک رقابت شاهد هستید.
دسترسی راحت و آسان
یکی دیگر از مواردی که باعث شد نسکار تا این اندازه در میان مردم قاره آمریکا عامهپسند باشد، دسترسی راحت و آسان به این رشته بود. در اواخر دهه ۴۰ تقریباً هر فردی که مالک اتومبیل مد روز آن زمان یعنی فورد بیزینسکوپه بود میتوانست در این رقابتها حضور داشته باشد. البته تنها بیزینسکوپهها در نسکار حضور نداشتند، اما میتوان گفت که اولین اتومبیلهای این رشته را تشکیل میداندند. از همان ابتدا قوانین خاصی هم برای برگزاری در نظر گرفته شد. اما شرکتکنندگان چندان هم پیرو قوانین نبودند.
برای مثال زمانی که در دهه پنجاه استفاده از رولکیج قانونی شد، بسیاری از مالکان از آنجایی که از اتومبیل خود برای مصارف روزمره هم استفاده میکردند، به جای رول کیج قطعات چوبی را داخل اتاق به هم متصل کرده و اینگونه ایمنی اتومبیل خود را افزایش میدادند. مطمئناً این روش امنی برای شرکت در این مسابقات نبود، اما همین سادگی موجب شد، تا امروزه بسیاری از آمریکاییها در برابر نسکار حتی بیشتر از طرفداران فرمولیک بریتانیایی متعصب باشند. شاید بیل فرانس هم زمانی که در ۱۹۴۸ پایهگذار نسکار شد، تصور نمیکرد که امروزه این رشته در میان آمریکاییها تا این اندازه محبوب باشد.
اتومبیلها
نسکار امروزه در سه سطح Sprint Cup (بالاترین رده نسکار)، Nationwide Series و Truck Series دنبال میشود و تیمهای شرکتکننده در آن عمدتاً آمریکایی هستند. از فورد و شورولت گرفته تا دوج، همگی تقریباً با شمایلی مشابه در کنار هم به رقابت میپردازند که البته در سال ۲۰۰۷ تویوتا هم با مدل کمری به جمع آنها پیوست.
آیرودینامیک اتومبیلها هم بسیار ساده است، اسپیلیترهای جلو و اسپویلر عقب تنها موارد چشمگیری هستند که در یک اتومبیل مدرن نسکار دیده میشود. البته در زمان برخوردها قطعاتی در سقف و کناره بدنه باز میشوند که همان کار ترمزهای بادی را برای توقف بهتر اتومبیل انجام میدهند. هزینه کلی یک اتومبیل در طول یک فصل چیزی در حدود ۲۰ میلیون دلار است که در مقایسه با یک اتومبیل فرمولیک رقم قابل توجهی نیست.
در مورد موتور آنها هم باید گفت که تا همن چند سال پیش هنوز پیشرانههای این اتومبیلها از کاربراتور استفاده میکردند! اما با تغییر قوانین در سال ۲۰۱۲ و از آنجایی که کمپانی مکلارن تأمینکننده ECUهای کلیه اتومبیلهای فرمولیک است، از همین رو به عنوان تأمینکننده قطعات الکترونیکی و سیستم سوخت انژکتوری موتورهای نسکار هم شناخته شد. این موتورهای V8 میتوانند ۹۰۰ اسببخار را از حجم ۵.۸ لیتری استخراج کنند و تا ۱۰هزار دور در دقیقه به شتابگیری ادامه دهند.
حداکثر سرعت آنها در پیست به ۳۲۰ کیلومتر در ساعت میرسد، اما این اتومبیلهای ۵متری میتوانند تا ۳۹۰ کیلومتر در ساعت هم پایدار باقی بمانند. حضور ۴۳ اتومبیل و رقابت ۳۹ هزار اسببخار در یک پیست ۲ تا ۳ کیلومتری و البته برخوردهای شدید همیشگی نسکار همان مواردی است که آمریکاییها برای دنبالکردنش به وجد میآیند.
]]>