بررسی دنا معمولی بعد از شصت هزار کیلومتر کارکرد، به ما نشان می دهد این خودرو که قرار بود روزی جایگزین سمند شود چقدر موفق بوده است؛دوام این خودرو و هزینه نگهداری آن چقدر است و آیا این خودرو اصلا ارزش خرید دارد؟
بیت ران – مجتبی اسماعیلی: سال ۱۳۸۸ پروژه ای با کد NX7 در ایران خودرو تعریف شد که هدفش خودرویی لوکس تر و البته گران تر از سمند و سمند سورن بود.
حاصل کار خودرویی به نام دنا شد که قرار بود سال ۱۳۹۱ وارد بازار شود و جایگزین سمند شود اما طبق روال خودروسازان داخلی هرگز این اتفاق نیفتاد و دنا فقط گران تر از سمند شد.
سر انجام و پس از کش و قوس های فراوان دنا در سال ۱۳۹۳ وارد بازار شد.
اما این خودرو چقدر موفق تر از سمند بوده و صرف نظر از قیمت بالاتر آن نسبت به سمند، آیا می توان آن را یک سمند بهتر دانست؟
طراحی ظاهری
در بررسی دنا معمولی طراحی ظاهری این خودرو را می توان کوکتلی از مرسدس بنز و میتسوبیشی و هیوندایی دانست.
ظاهر این خودرو هیچ هویت خاصی ندارد و هدف طراحان فقط خودرویی زیباتر از سمند بوده است.
استفاده از خطوط تیز و شکسته ظاهر آن را خشن کرده و در چهره آن دیگر از مظلومیت سمند خبری نیست.
اما چند ایراد طراحی اساسی ظاهری و آیرودینامیکی در آن وجود دارد که حتی از سمند هم بدتر است!
اولین نکته فاصله یک بند انگشتی کاپوت و جلو پنجره است که علاوه بر دسترسی دادن به سارقان برای باز کردن راحت قفل کاپوت، باعث نمای بصری زشت و همچنین نفوذ هوا و صدای باد به داخل خودرو هم شده است که یک فاجعه آیرودینامیکی است.
نکته منفی بعدی بیرون زدن لبه کاپوت از روی چراغ های جلو است که به این ترتیب باز هم باد به داخل خودرو نفوذ کرده و از لحاظ آیرودینامیکی هم قطعا مشکل ساز است.
جلو پنجره با طرح لانه زنبوری زیبا اما بسیار بی کیفیت و ضعیف است و با دست به راحتی کنده می شود.
شکل و گرافیک چراغ های لنز دار جلو شاید مثبت ترین نکته نمای جلو خودرو باشد.
در نمای جانبی اوج ایرادات طراحی آشکار می شود.
این خودرو با طول ۴۵۶۰ میلی متر شش سانتی متر از سمند درازتر است.
اما این افزایش طول هیچ تاثیری بر فاصله دو محور خودرو نگذاشته است؛
و از این افزایش برای بهبود فضای کابین هم استفاده‌ای نشده است و صرفا خودرو را کمی کشیده‌تر از سمند کرده است.
اما این کشیدگی یک نکته منفی بزرگ هم ایجاد کرده است؛
و آن زیادتر شدن فاصله چرخ جلو تا نوک سپر است که آن را شبیه خودروهای چینی کرده و نامتناسب کرده است.
درهای خودرو دقیقا همان درهای سمند است که زه‌های کناری آن حذف شده اند و یک نوار طرح کرومی هم به پایین شیشه ها اضافه شده و دستگیره درها هم آسان باز شو است.
اما انصافا نمای جانبی زیباتر از سمند شده است.
در نمای پشتی چراغ ها شبیه مرسدس C کلاس طراحی شده‌اند که ظاهر خوبی دارند اما چیدمان ذوزنقه ای شکل لامپ های ال ای دی آدم را یاد خودروهای چینی یک دهه قبل می اندازد.
همچنین روشنایی لامپ ها در زمان ترمز گیری به طرز کور کننده ای زیاد است که باعث آزار رانندگان پشت سر خواهد شد.
سپر عقب بسیار ساده و بی روح طراحی شده است و جای مه شکن عقب اصلا مناسب نیست.
به طور کلی نمای ظاهری دنا جذاب تر از سمند و پژو پارس و… است که با توجه به بازه قیمتی بالاتر حداقل کاری بود که می‌توانست انجام دهد!
کابین و امکانات رفاهی
داخل کابین دنا یک کپی برداری نسبتا خوب از هیوندایی سوناتا YF است.
استفاده از تریم‌های طرح چوب با کیفیت نه جندان مناسب و دریچه های تهویه عمودی و بزرگ آن را کاملا از سمند و همسانانش متمایز می‌کند.
داخل کابین از پلاستیک سفت و خشک مشابه کابین پژو ۲۰۷ ساخته شده است.
خشک بودن این قطعات باعث می‌شود داخل کابین خیلی زود به سر و صدا بیفتد و قطعات داخلی شکل خود را به مرور از دست بدهند.
البته این خودرو با کارکرد ۶۰.۰۰۰ کیلومتر دچار مشکلاتی مانند رنگ پریدگی یا دفرمه شدن قطعات نشده بود.
یک مانیتور هفت اینچی لمسی تحت ویندوز و با گرافیک بسیار زشت و قدیمی با رنگ آبی وظیفه سیستم مالتی مدیا خودرو را بر عهده دارد و کیفیت تاچ آن به شدت افت کرده است.
غربیلک فرمان طراحی نسبتا خوبی دارد و خوشدست است اما قطعات نقره ای رنگ مات استفاده شده در آن دچار رنگ پریدگی شده‌اند.
دکمه های روی غربیلک فرمان اجازه کنترل کروز کنترل و سیستم مالتی مدیا را به راننده می‌دهند اما کیفیت آنها فاجعه بار است و به جز دکمه های کروز کنترل که آن هم خیلی کم استفاده می‌شود مابقی دکمه ها یا از کار افتاده اند یا درست عمل نمی‌کنند.
اما وقتی به بحث ارگونومی می رسیم یاد مثل معروف هر گردی گردو نیست می افتیم.
هر چند جلو داشبورد خودرو زیبا طراحی شده است اما شیب و جلو زدگی بیش از حد رو به پایین آن باعث شده فضای پای راننده و شاگرد بسیار تنگ شود و پاهای آن ها مدام با داشبورد برخورد کند.
در بررسی دنا معمولی فضای پای راننده و سرنشین دنا از پژو ۲۰۶ هم کمتر و باریک تر است.
همین عامل باعث می شود تا راننده و سرنشین صندلی خود را برای جلوگیری از برخورد با داشبورد بیش تر از خودرویی مانند سمند به عقب ببرند و این یکی از عوامل محدود شدن فضای پای عقب دنا است.
صندلی ها ابعادی بزرگ تر از سمند دارند که سفت اما راحت هستند.
روکش مخملی صندلی ها آن ها را زیبا کرده است اما کیفیت پایین فوم به کار رفته در آن باعث شده که نشست کنند که اصلا قابل قبول نیست.
صندلی ها در هر دو سمت قابلیت تنظیم شش جهته برقی را دارند که نداشتن استپر برای حد جلو بردن و کیفت بسیار پایین و بد جا بودن کلید های کنترل، از معایب دیگر خودرو هستند.
همچنین صندلی ها به طرز عجیبی لق شده‌اند و جیر جیر می‌کنند که ایراد شایع همه دناها است.
در کل باید گفت داخل کابین حس خوبی به راننده می‌دهد اما ارگونومیک نیست
و اگر قدی بیش از ۱۷۵ سانتی متر دارید ممکن است شما را از خریدش پشیمان کند.
صندلی های ردیف عقب بزرگ تر و راحت تر از سمند هستند اما این موهبت باعث شده که فضای پا کمی بیش تر از یک پژو ۲۰۶ در اختیار داشته باشید و می توان دنا را رکورد دار کمترین فضای پای عقب در محصولات ایران خودرو دانست.
دنا مجهز به دو کیسه هوا، کروز کنترل، آینه های تا شونده برقی، مانیتور و صندلی های جلوی برقی است.
آزمایش رانندگی
دنا از موتور شانزده سوپاپ EF7 با قدرت ۱۱۳ اسب بخار و گشتاور ۱۵۵ نیتون متر استفاده می کند.
این خودرو با گیربکس پنج سرعته BE3 که همان جعبه دنده به کار رفته در سمند و پژو پارس است عرضه شده است و تنها ضرایب گیربکس تغییر یافته اند.
دید خودرو به اطراف خوب و بهتر از سمند است و عایق بندی کابین اندکی بهتر از سمند است. موتور EF7 در حالت در جا بسیار کم صدا است.
در بررسی دنا معمولی باید گفت، لکه ننگ این خودرو نا هماهنگی عجیب موتور و گیربکس خودرو است.
این نا هماهنگی باعث می شود که نیروی موتور تلف شود و شما نتوانید رانندگی روان و یک دستی مانند سمند را در آن تجربه کنید.
موتور EF7 نهایت گشتاور خود را در موتور ۴۰۰۰ تا ۴۵۰۰ در اختیار راننده قرار می دهد که این موضوع در سمند XU7 در دور موتور ۳۰۰۰ رخ می دهد.
در نتیجه شما شروع حرکت پر شتابی را با این خودرو ندارید و مجبو هستید مدام پر گاز رانندگی کنید که همین امر علاوه بر تحت فشار قرار گرفتن موتور خودرو مصرف سوخت را هم بالا می برد.
اما در دور های بالای ۳۵۰۰ این خودرو توان خود را نشان می دهد و در واقع شتاب ثانویه مناسبی دارد.
به عبارت ساده شما در شروع حرکت مسابقه را به سمند می بازید اما در جاده و سرعت های بالا به آن برتری پیدا می کنید.
نفوذ صدای موتور به کابین در دور ۳۰۰۰ تا ۴۰۰۰ بیش از حد است و در کمال تعجب هر چه دور موتور بالاتر می رود موتور کم صدا تر می شود.
نکته منفی دیگر در بررسی دنا معمولی لرزش های خودرو در هنگام شروع حرکت است که بخش زیادی از آن مربوط به دسته موتور های خودرو است.
۴۰ کیلوگرم وزن بیشتر از سمند و فنر بندی خشک تر باعث شده تا هندلینگ و پایداری دنا در پیچ ها یا سرعت های بالای صد کیلومتر بر ساعت بهتر از سمند باشد اما نرمی سمند را ندارد و کوبش های اکسل عقب خودرو آزار دهنده است و در یک کلام این خودرو خشک تر از سمند و پژو پارس است.
نکته مثبت این خودرو ترمزهای بسیار خوب آن است. ترمزها در هر چهار چرخ دیسکی و مجهز به ABS و EBD هستند.
در هنگام ترمز گیری های شدید خودرو بدون کوچک ترین لرزش و انحراف و در سریع ترین زمان ممکن متوقف می شود.
دنا از لحاظ ترمز گیری به تمام هم رده های خودش و حتی تمام محصولات داخلی ایران خودرو برتری قاطعی دارد
اما متاسفانه در مدل های جدید دیسک ترمز های عقب جای خود را به کاسه داده اند که باعث شده این نکته مثبت کم رنگ شود.
نگهداری
دنا با ضریب تراکم یازده به یک، بالاترین ضریب تراکم در موتور های داخلی را دارد
اما همواره باید درون باک آن بنزین سوپر ریخت تا عمر موتور و عملکرد خودرو کاهش نیابد.
در این خودرو باید از روغن ۴۰-۱۰ و با کیفیت بالا استفاده شود و توصیه می شود
به دلیل حساسیت بالای موتور در هر ۴۰۰۰ کیلومتر اقدام به تعویض آن کنید.
هزینه های نگهداری دنا کمی بالاتر از سمند است و قطعات آن گران تر و کمیاب تر هستند.
همچنین تعمیرکار خودرو هنوز هم کم است و توصیه می شود برای تعمیرات آن را به نمایندگی های مجاز ایران خودرو ببرید.
مصرف سوخت ترکیبی این خودرو در هر صد کیلومتر هشت و نیم لیتر است که با توجه به وزن خودرو عدد خوبی است.
کلام آخر
در بررسی دنا معمولی باید گفت دنا مزایایی همچون
طراحی ظاهری و داخلی خوب نسبت به سمند و پژو، موتور قوی تر و کم مصرف تر، ترمزهای قوی و امکانات بیشتر رفاهی را در کارنامه خود قرار می دهد.
اما معایبی چون موتور حساس به بنزین، نا هماهنگی موتور و گیربکس،
فضای داخل کابین کم و شتاب اولیه کم آن را به گزینه ای برای کسانی که قد بلند یا جثه درشتی ندارند و تردد آن ها بیش تر در جاده ها و سرعت های بالا است تبدیل می کند.
قیمت دنا در زمان نگارش این گزارش ۳۵۶ میلیون تومان است که صد میلیون تومان گران تر از سمند با موتور XU7 است.
بیشتر بخوانید:
🤣🤣 دنا و باید یکی بخری دوتا ببری. سمند Ef7 لنگه نداره من دارم تا حالا یک ریال خرجش نکردم کم خرجیش عالی برابری میکنه با تویوتا دو کابین ۵۰۰هم کمه عالییییییی مرسی از سازنده
دنا دو ریال نمی ارزه
سلام خسته نباشید
بی زحمت یه مقایسه ای سورن پلاس با دنا معمولی بکنید و از لحاظ ارزش خرید فرمایش کنید که کدوم بهتره؟
تمام صحبت های شما کاملا درست بود ،ولی در کلام شما تناقض وجود داره ،کاملا معلومه با چین و پیشرفتهای اونا مشکل داری،فاصله چرخ تا سر سپر تو ماشینای ژاپنی و کلا همه دنیا وجود داره،در ضمن همین طراحی چراغ عقب که شما وصلش میکنی به بنز و ازش تعریف میکنی اگر رو ماشین چینی باشه چی میگی کاملا معلومه چی میگی
هنوزم مثل سمند پدال ها بسیار نزدیک به هم هست بطوریکه نمیتوانید کفش اسپرت کتونی بپوشید چون موقع کلاچ و ترمزگیری کفش ها به هم می سابند. دریچه گاز برقی خیلی کند عمل می کنه.
من خودم یک مدل ۹۴ دارم هیچ کروم از بسیار ی ار حرف های شما راقبول ندارم .۱در مورد فضای کابین که یک جوک با مزه گفتین که نسبت به ۲۰۶ کتره ۲ موتور اصلا شتاب کمی نداره در شروع بع حرکت ها به عنوان مثال یک روز با خانواده به بیرون شهر رفته بودیم درر یک سربالایی خاکی باید دوز میزدیم بیشتر ماشین ها مثل سمد و پارس و ال نود وساندرو مجبور بودن پیاده شن اما ما با ۶ سرنشین و صندوق پر برگشتیم و حتی یک نفرم پیاده نشد ۳ اصلا صندلی ها لق نمیزنه ۴ من با کار کرد ۹۰۰۰۰ تا که الان داشتم جز لوازم مصرفی هیچی عوض نکردم غیر همون چند ماه اول که دستگیره در ها خراب شد که گارانتی داشت و عوض کردم.