گفت وگو با خسرو معتضد درباره ورود نخستین خودروها به ایران

از دست ندهید

خسرو معتضد از جمله مورخانی است که برخی بسیار او را قبول دارند و برخی معتقدند همه تاریخ را نمی گوید، پس گفت و گو با او دشوار است. در ادامه با او درباره خودرو و تاریخ ورود آن به ایران به گپ و گفت نشستیم.

بیت ران – شبنم رحمتی: گفت و گو کردن با خسرو معتضد آسان نیست؛ چون ذهنی تاریخی دارد و برای پاسخ به هر سوال می باید از الف بسم الله آغاز کند و اگر تا “ت” تمت نرود آرام نمی گیرد. با این حال سعی کردم این گفتگو از حیطه ورود ماشین به ایران دور نشود و مابقی قضایای تاریخی مرتبط، فضای بحث را تغییر ندهد. هر چند برای شناخت هر برشی از تاریخ ایران باید ابتدا نمایی کلی از کیک تاریخ جهان در نظر آورد.

این گفتگو در خانه خسرو معتضد تاریخنگار ایرانی انجام گرفته است و متن اصلی بسیار بیش از این است که از مقابل چشم شما می گذرد.

مثل اینکه موضوع ورود نخستین اتوموبیل به ایران، مانند بسیاری از مسائل دیگر به دوران قاجاریه باز می گردد. درست است؟

بطور کلی اختراع اتومبیل دنباله اختراع وسایل نقلیه تندرو است. این آرزو مدتها در ذهن مخترعین و مکتشفین بود و می خواستند بشر را از اسارتی که نسبت به چارپایان داشت رها کند. قرن ۱۸ ، قرن تحولات و شگفتی ها بود. نیروی بخار به وسیله “پاپن” کشف و دنیا عوض می شود. مثلا کشور ما که به نیروی بخار آگاهی ندارد عقب می افتد. در حالیکه کشور ما تا دوران صفویه از لحاظ نیروهای رزمنده و استفاده از اسلحه فرقی با انگلستان نداشت. ولی نیروی بخار همه چیز را عوض کرد و همه تولیدات به سوی انبوه شدن پیش رفت.

از نیمه دوم قرن ۱۸ مسئله اینکه یک وسیله ای اختراع شود و بشر از اسارت چارپایان بیرون آید، مد نظر مخترعین قرار گرفت و از ۱۸۳۰ به بعد ریل راه آهن تولید شد. تاریخ اتومبیل هم به قرن ۱۸ بر می گردد که در آن زمان اشخاص مختلفی کالسکه هایی تولید می کردند که به آنها می گفتند اسب بخار. در کتابهای اتوموبیلی که خارجی ها منتشر می کنند، شرح جزئیات این اسب های بخار آمده و مرحله به مرحله رشد آنها توضیح داده شده است.

مدام کسانی می آیند کار قبلی ها را تکمیل می کنند و نمی توان گفت چه کسی اتومبیل را اختراع کرده است. در قرن ۱۸ فقط یک دستگاهی اختراع کرده بودند که ممکن بود در طول یک ساعت یک کیلومتر راه برود تا اینکه در قرن ۱۹ لوکوموتیو اختراع می شود و بشر شروع می کند به سریع راه رفتن و سریع حرکت کردن. این باعث می شود راه آهن یک جنبه تقریبا عمومی پیدا کند که به آفریقا و هندوستان هم می رسد.

ایران چه زمانی با این تحولات همراه شد؟

خب ما هم از این تحولات دور نماندیم. ناصرالدین شاه خودش که به سفر اول می رود، راه آهن را می بیند و تعجب می کند و می گوید عجب وسیله جالبی است. به این می گفتند ماشین دودی یا کالسکه بخار که بعد کالسکه بخار نامش را به اتوموبیل می دهد. این تشکیلات خیلی برای ایرانی ها جالب بوده و جزو آرزوهای ایرانیها بوده. برخلاف الان که همه از ماشین ناله می کنند، آن موقع جزو آرزوهای ایرانی ها بوده. مثلا زین العابدین مراغه ای کتابی نوشته به اسم سفرنامه ابراهیم بیک که یک شخصیت خیالی است. او از تونل خیلی تعجب می کند.

حتی ناصرالدین شاه در طول سفر خودش در سال ۱۲۹۰ هجری قمری می نویسد که “کلاغ از ترن عقب می افتد” و این موضوع خیلی برایش جالب بوده. بشر همینطور در اروپا و آمریکا پیش می رود و آدم های زیادی پیدا می شوند که به تکمیل اتوموبیل خدمت می کنند. مثلا دنگلار، یا  اتو که آلمانی است و فورد. نمی شود گفت ماشین در یک جا اختراع شد. کم کم به صورت عمومی درآمد.

رنوی مظفرالدین شاه اولین ماشین وارداتی به ایران
ماشین دودی هایی که اول وارد ایران شدند، چند تا بودند و سرنوشتشان چه شد؟

هنوز به آنجا نرسیده ایم. ناصرالدین شاه در زمان خودش خیلی خوشحال می شود و علاقمند می شود راه اهن در ایران راه بیندازد. درباره این موضوع خیلی سنگ اندازی می شود. از ۱۸۶۵ به بعد صحبت های زیادی در براه اندازی راه آهن می شود. ولی همه آنها جنبه استعماری دارد. از یک طرف روسها نمی خواهند ایران راه آهن داشته باشد برای اینکه می گویند انگلیسی ها از جنوب از طریق راه آهن به ایران می آیند و لشکر کشی می کنند. انگلیس ها ها هم نمی خواهند روس ها داشته باشند و می گویند روسها می رسند به خلیج فارس یا هند.

همه اینها باعث می شود که بحث راه آهن معطل شود و جالب است که قراردادهای زیادی بسته می شود که ایران صاحب راه اهن نشود. در حالی که این یک آرزوی ملی ایرانی ها بوده که راه آهن داشته باشند. همه کشورهای همسایه صاحب راه آهن می شوند، ترکیه هم صاحب راه آهن  می شود. حتی راه آهن برلین بغداد را که می خواستند درست کنند تمام ایرانی ها پول می دهند حتی مظفرالدین شاه هم پول داد تا این راه آهن ساخته شود که امروز نمی دانم مورد استفاده قرار می گیرد یا نه.

از سال ۱۸۸۵ که اتوموبیل کم کم اختراع می شود در اذهان می پیچید که یک وسیله عجیبی اختراع شده که راه می رود، ریل و دودکش هم ندارد. این بود که ایرانی ها خیلی مشتاق بودند این وسیله را ببینند. یک بلژیکی به نام “ارنست اوسن” سال ۱۸۸۳ آمده بود به ایران و در خاطراتش نوشته است که در ایران یک دستگاه عجیبی دیدم که در منجیل افتاده بود. احتمالا از این اتوموبیلهایی بوده که خارجیها آورده بودند و به تهران نرسیده و در اطراف منجیل مانده بود.

 خرید اولین اتومبیل ها برای ایران

سال ۱۲۷۹ مظفرالدین شاه می رود به اروپا برای بازدید از نمایشگاه بین المللی ۱۹۰۰ پاریس و خیلی خوشش می آید از اتوموبیلی که مثل کالسکه است و شیشه های بلندی دارد. مظفرالدین شاه در یکی از روزهای سال ۱۹۰۰ هوس خرید اتوموبیل می کند.

دو تا اتوموبیل می آورند و او می بیند و سوار می شود. در آن زمان در بلژیک اتوموبیل هایی عرضه می شد که برای بازاریابی آنها از یک زن بسیار زیبا که کنتس هم بود استفاده می کردند. او راننده بوده با آن لباس پردار و این خیلی باعث تعجب مظفرالدین شاه می شود و در خاطراتش هم این را نوشته است. همین ها اولین اتومبویل هایی بودند که ایران خرید و بابت هر یک از آنها هم ۱۶ هزار فرانک پول دادیم.

بعد از اینکه ناصرالدین شاه از سفر دومش برگشت شخصی به نام “مسیو فابیوس بواتال” فرانسوی آمد و امتیاز راه آهن سراسری ایران را گرفت. ریلی به طول ۸.۵ کیلومتر از تهران تا عبدالعظیم کشیدند. راه آهن کهنه ای که در آفریقا و بلژیک کار کرده بود را  آوردند و حدود ۱۳۰۸ هجری قمری به کار انداختند. مظفرالدین شاه در خاطراتش نوشته که وقتی می رود لندن سوار اتوموبیل می شود اما سردار ظفر می گوید من در برلین سوار تاکسی شدم.

یعنی در آن سال ها این قدر اتوموبیل عادی شده بود که به عنوان تاکسی مورد استفاده قرار می گرفت؟

فقط در اروپا و نه در جاهای دیگر. فورد خیلی به گردن اتومبیل حق دارد چون ماشین ارزان تولید کرد منتها از روز اول اتومبیل در ایران به دست دلال ها افتاد که قالتاق بودند و اکثرا غیر ایرانی. مثلا از کلیمی های عراق بودند. اتومبیل را می آوردند به فامیل خودشان می فروختند و او چند برابر به شما می فروخت.

مظفرالدین شاه دو رنو ۱۹۰۰ خرید. که با کشتی به ایران آمدند. اما یکی به تهران نرسید و در رودبار در آب ماند و دومی منفجر شد.
پس قاعدتا اولین ماشین هایی که وارد ایران شدند، در اختیار دربار و متنفذین قرار گرفت؟

زیاد نبود. فقط دو تا ماشین بود. رنو ۱۹۰۰. مظفرالدین شاه به وسیله میرزا جواد خان سعدالدوله سفیر ایران در بلژیک خرید و با کشتی فرستادند ایران که یکیش در راه ماند. آن یکی که رسید به تهران بعدا با بمب منفجر شد.

چه سرنوشتی. آن یکی که در راه ماند به دلیل نقص فنی خودش بود یا یدی جاده های ایران؟

در آّب ماند، نزدیک رودبار چون کسی بلد نبود تعمیرش کند همانجا ماند.

زن ها جلوی ماشین ها شمع روشن می کردند. چون ماشین مریض ها را به مریضخانه می برد و نجات می داد یک حالت مذهبی پیدا می کند.
آن یکی چرا منفجر شد؟

عجله نکن. می گویم. رنو اولین اتوموبیلی بود که آمد. راننده آن ” آنتوان فرنان وارنه “بود که با چند نفر به ایران آمد. چون در ایران مکانیک نبود او می بایست چند نفر را با خودش می اورد مثلا بنزین نبود و باید چندین حلب بنزین را با ارابه پشت سر ماشین حرکت می دادند. بنزین هم از روسیه می خریدند. یکی هم باید لاستیک ماشین را درست می کرد چون مدام پنچر می شد. از رشت تا تهران ۲۵۰۰ آبراهه بود که ماشین باید از میان آنها می گذشت. جاده نبود و روس ها تازه داشتند می ساختند.

این اتومبیل می رسد به تهران و مظفرالدین شاه سوارش می شود و در میدان ارک و توپخانه یک دوری می زند. زیاد هم از این خوشش نمی آید. خارجی ها می گفتند این برانکار شاهنشاه است .اول سوار اسب می شد یعد سوار کالسکه سپس به عنوان تفنن سوار اتوموبیل می شد. این ماشین چند سال در تهران ماند و کسی سوار آن نمی شد چون زنها از آن وحشت داشتند. چنانکه فرنان وارنه می رود شکایت می کند و می گوید اینها به ما حقوق نمی دهند می شود ما برگردیم به کشورمان. بعدا حقوق او را جزو شترچران ها و قاطرچی ها می گذارند و می گویند بودجه نداریم.

نخستین مسافرانی که با ماشین به ایران آمدند چه کسانی بودند؟

یک فرانسوی به نام “کلود آنه “بود که ۱۹۰۵ با ماشین خودش به ایرن  آمد. کتابی هم نوشته به اسم گل های سرخ اصفهان. او شرط می کند که باید برویم ایران و در فصل گل های سرخ اصفهان را ببینیم. او حرکت می کند با چهار تا ماشین؛ دوتا بنز و فکر کنم دو تا فیات. از دو راه هم می آید. قفقاز و از انزلی که داستانش هم مفصل است. خودش و یک شاهزاده خانم رومانیایی با چند نفر دیگر. می گوید شترها وقتی نور چراغ ماشین به آنها می خورد دیوانه می شدند. بعد با چه بدبختی می آیند و بنزین را از محمد علی شاه که آنزمان ولیعهد بود می خرند.

آنها که از انزلی می آیند زودتر می رسند تهران. می گوید از رشت تا تهران ۲۵۰ بار پنچرگیری کردم هیچ امیدی هم به بنزین و روغن نداشتند. این آقای کلود آنه در قزوین شاهد سفر دوم مظفرالدین شاه به اروپا بوده.

ماشین دودی روی اولین خط آهن ایران
چند سال طول می کشد تا اتوموبیل به شکل گسترده تری وارد ایران شود و در دسترس مردم قرار بگیرد؟

اوایل ۱۹۰۸ که محمد علی شاه به پادشاهی می رسد، یک روزی می رفته به باغ وحش دوشان تپه. در سه راه تخت بربری ها. آنجا نارنجک می اندازند و راننده که خیلی باهوش بوده فوری می پرد پایین و ماشین منفجر می شود. اما شاه در ماشین نبوده. شاه به دلش افتاده بود که سوار ماشین نشود و به همین خاطر با کالسکه می آمده. یک ماشین جلو می رفته چندین نفر از فراش ها پشت سر او می رفتند و شاه در یکی از کالسکه ها بوده. فرنان وارنه از ماشین می پرد بیرون و جالب است که خبرش را روزنامه صوراسرافیل منتشر کرده است.

از این به بعد ماشین کم کم متداول می شود. اول سفارت انگلیس می آورد چون یک حالت پیشرو داشته. بعد فرانسوی ها و روس ها. منتها ما مشکل جاده داشته ایم. از جنوب تا تهران پر از کتل و ستیغ بوده که باعث کشتار می شده.

اولین کشته در سوانح رانندگی ایران

اولین کسی که در تصادف می میرد محمد خان کاشف السلطنه تاجر چای بوده که ماشینش در همان کتل ها در بوشهر پرتاب می شود و کشته می شود. تا سال ۱۳۰۷ ماشین ها بوق نداشتند. راهنمایی رانندگی که اسمش اداره آلات ناقله بوده، اعلام می کند که ماشین ها باید بوق بزنند و الا جلویشان را می گیریم. از ۱۲۹۰ به این طرف که ناصرالملک از لندن برگشت، یک دستگاه ماشین با خودش آورد و سوار ماشین می شد. دو عکس هم هست از مورگان شوستر مسشار مالی ایران که سوار اتوموبیل است.

بطور کلی خارجی ها خیلی نقش داشتند در توسعه اتوموبیلرانی در ایران. یکی از این موسسات شرکت نفت انگلیس و ایران بود که از سال ۱۹۱۰ کارمنداش حق داشتند ماشین به ایران بیاورند. اینها اغلب اتومبیل می خریدند. یک نفر هم بود که جنازه ش را با ماشن می آورند تهران، یپرم خان رییس شهربانی که در سال ۱۲۹۱ در حادثه ای نزدیک همدان کشته می شود و با ماشین دولتی خودش جنازه اش را می آورند تهران و در واقع اولین تشییع جنازه با ماشین است.

اما مثل اینکه  هیچ واقعه ای مانند جنگ جهانی اول ماشین را در ایران عمومیت نداد.

چون سربازان خارجی آمدند در ایران و اینها ماشین داشتند. فرض کنید یک دفعه صد تا اتوموبیل آمد به ایران. انگلیس ها و روس ها و فرانسوی ها در ایران بودند و همه ماشین داشتند. نخست وزیر وقت ایران وثوق الدوله خیلی شیک بود. او اولین نخست وزیری بود که ماشین خرید؛ بعد از ناصرالملک. جنگ که شد اتوموبیل زیاد شد.

در جنگ دوم جهانی جیپ هایی را که خارجی ها آورده بودند همینجا فروختند و تهران پر از جیپ شد. در تهران ۱۳۴۰ پنجاه هزار اتوموبیل وجود داشت. سه حادثه جنگ اول و دوم و مونتاژ پیکان اتوموبیل را عمومیت داد. در همان جنگ دوم آن قدر ماشین آوردند که در قزوین که اینها تردد می کردند چون تابلو نبود خود انگلیسیها تابلو نوشته بودند و به زبان انگلیسی.

در واقع قزوین اولین شهر ایران است که در آن تابلو نصب شده. منتها به زبان انگلیسی. خیابان منچستر، لیورپول و .. تا راننده ها اشتباه نکنند از سمت چپ هم حرکت می کردند و نور ماشین هایشان هم شترها را اذیت می کرد. سرعت ماشین ها هم خیلی کم بود. شاید بیشتر از ۴۰ کیلومتر نمی رفت.

افزایش تعداد اتومبیل در ایران

از ۱۳۰۰ به بعد اتوموبیل در ایران زیاد می شود. ارامنه، زرتشتی ها و هندی ها در این میان خیلی نقش داشتند. کم کم گاراژ در ایران احداث می شود. یکی از مسائل اجتماعی آن زمان این بود که زن ها جلوی ماشین ها شمع روشن می کردند. این را حاج محمود همت در خاطراتش نوشته است. چون مثلا ماشین مریض ها را به مریضخانه می برد و نجات می داد یک حالت مذهبی پیدا می کند. گریس ماشین را برای درمان بیماری های پوستی استفاده می کردند.

از ۱۳۰۰ تا ۱۳۱۰ اولین بار اتوبوس های دانمارکی وارد ایران می شود و حمل و نقل عمومی شروع می شود. در شهریور ۱۳۲۰ آمار داده اند که در ایران هفت هزار تا ماشین بوده است.

رانندگی را کجا یاد می گرفتند؟

کمپانی فورد ۲۵ نفر از ایرانی ها را در سال ۱۳۰۳ بورسیه می کند می برد آمریکا که رانندگی یاد بگیرند و در بازگشت به ایران بتوانند به مردم رانندگی یاد بدهند. هدفش هم این بوده که ماشینهای خودش را در ایران بفروشد. از اینها فقط ۴ نفر برمی گردند و کاردان شهربانی می شوند و امتحان رانندگی را از خلایق می گرفتند. بقیه می روند در رشته های دیگر درس می خوانند و در واقع کار فورد بی ثمر می شود. خیلی از آنها رفتند در رشته هایی مثل پزشکی درس خواندند و اتفاقا سرآمد هم شدند.

بیشتر بخوانید:

مسکویچ دکتر شریعتی را بشناسید + تصاویر پیش و پس از بازسازی

خودرو سهراب سپهری و ماجرای تصادف او

مرسدس بنز استاد شجریان / همراه مشخصات فنی وتاریخچه

لیموزین های تاریخی در ایران ؛ از زیر پای قجرها تا موزه خودرو در تهران

منبع: روزنامه شرق




3 دیدگاه

پاسخ دادن

دیدگاه خود را وارد کنید
لطفا نام خود را وارد کنید

آخرین اخبار

قیمت دنا پلاس توربو ۶ دنده دستی در بازار دو برابر کارخانه

قیمت دنا پلاس توربو ۶ دنده دستی در بازار به دو برابر کارخانه رسیده‌است. انواع مدل‌های این خودرو با...

پست‌های مرتبط